روز عروسی فرا می رسد و شوهر آینده عروس مشتاقانه منتظر او است. با ورود او به اتاق، چشمان او به سمت سینه های فراوان او سرگردان می شوند و یک برخورد پرشور را قبل از عروسی خود شعله ور می کنند. جورج اوهل به طرز ماهرانه ای او را خوشحال می کند و در یک اوج رضایت بخش به اوج می رسد.